محاسبه قیمت تمام شده – مبحث اول:هزینه یابی

تماس با ما

سفارش مشاوره سستم های اقتصادی

شما می توانید برای مشاوره و محاسبه قیمت تمام شده و راه اندازی سیستم هزینه یابی مناسب با ما در تماس باشید.

سازمان ها برای تعیین قیمت تمام شده ی خدمات یا کالای خود باید دقت کافی را مبذول دارند تا بتوانند در بازار رقابتی بقای خود را تضمین کنند. بر خود فرض دیدیم که گوشه ای از مطالب در خصوص تکنیک های هزینه یابی منتهی به نحوه ی محاسبه قیمت تمام شده را به اجمال در سه مبحث یادآوری کنیم که اولین مبحث اکنون و با عنوان هزینه یابی در این مطلب بیان می شود و  تقدیم می گردد و مبحث دوم با عنوان ثبت هزینه ها و مبحث سوم با عنوان نقش تعیین کننده ی ریسک در محاسبه قیمت تمام شده خدمات و محصولات در ادامه مطالب تقدیم می گردد.

 امید است با تکمیل و ارائه راهکارهای آزموده شده در عارضه یابی هزینه های ناشی از تکنیکهای غلط و بهبود وضعیت جاری سازمان های مبتلا به عوارض ناشی از عدم وجود یا ضعف مدیریت اقتصادی سهیم باشیم.

هزینه‌یابی عبارت است از طبقه‌بندی و تسهیم صحیح هزینه‌ها به منظور تعیین قیمت تمام شده محصولات و خدمات و تنظیم و ارائه اطلاعات مربوط به نحو مناسبی که برای راهنمائی مدیران و صاحبان سازمان در جهت کنترل عملیات آن قابل استفاده باشد. به این ترتیب، وقتی صحبت از هزینه‌ یابی می شود، منظور یک یا چند مورد از موارد زیر است:

الف ـ تعیین بهای تمام شده ساخت یک محصول
ب ـ تعیین بهای تمام شده ارائه یک خدمت
ج ـ تعیین روشی که بوسیله آن بتوان هزینه‌ها را مدیریت کرد.

تعیین قیمت تمام شده محصول، یک تخصص و فن است، رشته‌ای از دانش بشری است که تحت عناوین حسابداری صنعتی، حسابداری مدیریت، اصول هزینه‌یابی و مواردی از این قبیل مطرح می‌شود.

هزینه‌یابی از آن جهت به عنوان بازوی توانمند مدیریت محسوب می‌شود که اطلاعات مؤثری در جهت انجام مذاکرات آگاهانه شرکت در مناقصات، تخصیص ظرفیت‌های تولیدی به محصولات سودآور، و راهبرد سرمایه‌گذاری جدید برای توسعه ظرفیت‌های تولیدی را در اختیار مدیران عالی قرار می‌دهد. .

یکی از الزامات اساسی سازمان ها و واحدهای پیشرو که توانسته‌اند به حیات خود ادامه داده و همواره در مسیر رشد و توسعه قرار گیرند و در رقابت‌های جهانی نقش فعال داشته باشند مجموعه هایی هستند که دارای سیستم هزینه‌یابی مؤثر و مناسبی بوده‌اند.

هدف اولیه از بکارگیری هر سیستم هزینه‌یابی، دستیابی به هزینه محصولات و خدماتی است که تولید و ارائه می‌شود. سیستم هزینه‌یابی باید در عمل، اقتصادی و مقرون به صرفه باشد و بتواند به تخصیص مبلغ هزینه‌ها به هر یک از محصولات و خدمات به گونه‌ای منجر شود که هزینه منابع لازم برای ساخت آن محصولات را به نحوی معقول انعکاس دهد، نظر به فن‌آوریهای مختلف ساخت، تولید و ترکیب محصولات، سیستم‌های هزینه‌یابی در واحد های تولیدی و خدماتی مختلف، متفاوت است

 

  •   سیستم هزینه‌یابی سفارش کالا 

سیستم هزینه‌یابی سفارش کار توسط سازمانها و شرکتهایی بکار گرفته می‌شود که محصولات خود را در دسته‌های مجزا که تفاوت اساسی بین آنها وجود دارد، تولید می‌کنند، به بیان دیگر در اینگونه سازمانها هر یک از موضوعات هزینه با سایر موضوعات هزینه تفاوت دارد و هر کدام ویژگیهای انحصاری خود را دارند. نمونه‌هایی از موسسات و شرکتهایی که از سیستم هزینه‌یابی سفارش کار استفاده می‌کنند عبارتند از: سازندگان کشتی، شرکتهای پیمانکاری و موسسات حسابرسی و تعمیرگاه های خودرو.
جهت تعیین بهای تمام شده هر سفارش، مدیران با نگهداری سوابق جداگانه برای هر سفارش، به برآورد و کنترل بهای تمام شده آن می‌پردازند. منبع اطلاعاتی قابل استفاده برای هر سفارش، سابقه بهای تمام شده آن سفارش می‌باشد که برگ، کارت،‌ یا پرونده بهای تمام شده سفارش هم نامیده می‌شود. کارت بهای تمام شده سفارش کار (منابع اولیه اطلاعاتی) سوابق اصلی هستند که در حسابداری برای ورود اطلاعات سفارش کار از آن استفاده می‌شود. رویه‌های هزینه‌یابی سفارش کار در سازمان‌های خدماتی و تولیدی مشابه است با این تفاوت که سازمان‌های خدماتی از مواد مستقیم به مراتب کمتر از سازمان‌های تولیدی استفاده می‌کنند. در سیستم هزینه‌یابی سفارش کار، سفارش، موضوع اصلی (هدف) بهای تمام شده محسوب می‌شود. یک موضوع هزینه عبارت است از  هر چیز یا شیء که هزینه‌ها به آن تخصیص داده می‌شوند.

  • سیستم هزینه‌یابی مرحله‌ای 

هنگامیکه محصولات تولیدی در یک مرکز هزینه همگی مشابه و اساساً همگن باشند، ردیابی هزینه به دسته‌های جداگانه محصول ضرورت ندارد و به جای بکارگیری سیستم هزینه‌یابی سفارش کار از سیستم دیگری موسوم به سیستم هزینه‌یابی مرحله‌ای می‌توان استفاده کرد. ضرورت اولیه برای بکارگیری سیستم هزینه‌یابی مرحله‌ای، همگن بودن تمامی محصولاتی است که طی یک دوره در یک مرکز هزینه تولید می‌شوند، در غیر اینصورت، استفاده از سیستم هزینه‌یابی مرحله‌ای منجر به تحریف بهای تمام شده محصول خواهد شد. موسساتی که به تولید کالاهایی نظیر محصولات شیمیایی، فرآورده‌های نفتی، آرد، کود شیمیایی، محصولات نساجی، محصولات الکتریکی، خودرو و شکر می‌پردازند، از سیستم هزینه‌یابی مرحله‌ای استفاده می‌کنند.
سیستم هزینه‌یابی مرحله‌ای، بهای تمام شده را برای هر یک از دوایر تولیدی انباشته می‌کند ولی سابقه‌ای جداگانه از بهای تمام شده برای هر یک از واحدهای تولید شده نگهداری نمی‌کند. در مقایسه هزینه‌یابی سفارش کار و هزینه‌یابی مرحله‌ای، هزینه‌یابی سفارش کار عموماً اطلاعات بیشتری ارائه می‌کند. شرکت‌هایی که به تولید واحدهای مشابه در یک فرایند مستمر اشتغال دارند، هزینه‌یابی مرحله‌ای را ترجیح می‌دهند.

  • هزینه‌یابی هدف (Target Costing)

در اواخر دهه۱۹۸۰، هزینه‌یابی هدف با استراتژی موسسات عجین شد و به عنوان ابزار استراتژیک مدیریت هزینه به منظور دستیابی به سود هدف، مورد استفاده قرار گرفت. در حال حاضر هزینه‌یابی هدف به مثابه یک ابزار استراتژیک مدیریت هزینه، جهت برنامه‌ریزی سود و همچنین برای کاهش هزینه در نظر گرفته می‌شود. هزینه‌یابی هدف، رویکردی در مدیریت هزینه است که در طول دوره عمر محصول در مرحله توسعه به کار گرفته می‌شود.

به طور کلی در سیستم هزینه‌یابی هدف دو مقصود زیر دنبال می‌ شود

۱-کاهش هزینه‌های محصولات جدید، بطوریکه این محصولات در عین رسیدن به اهدافی از قبیل کیفیت، تحویل به موقع و قیمت مورد نظر بازار، اهداف سود را نیز تضمین کنند.

۲-  ایجاد انگیزه در تمام کارکنان شرکت برای رسیدن به هدف سود در فرایند توسعه محصول جدید. نکته کلیدی این است که سیستم هزینه‌یابی هدف به عنوان راهکاری بسیار کارا در مرحله توسعه محصول جدید، با یاری گرفتن از افراد بیشماری در کلیه رده‌های سازمانی عمل می‌کند

عناصر اصلی چنین سیستمی عبارتند از:

۱-توانایی کمک گرفتن از کارکنان، در سطحی بسیار وسیع

۲-توانایی بالا بردن کارایی با صرفه‌جویی بیشتر در هزینه‌ها، از طریق کوتاه کردن زمان ساخت و تولید
در سیستم هزینه‌یابی هدف، برای بدست آوردن هزینه هدف، میزان سود مورد نظر از قیمت فروش در بازار رقابتی کسر می‌شود.
شش اصل عمده در هزینه‌یابی هدف که گویای تفکری در مورد مدیریت هزینه است و کاملاً با نگرشهای سنتی مدیریت هزینه در برنامه‌ریزی سود تفاوت دارد، عبارتند از:

۱-هزینه‌یابی مبتنی بر قیمت
۲- 
تمرکز بر مشتری
۳-
تمرکز بر طراحی محصول و فرایندهای تولید
۴-
عملکرد متقابل واحدها
۵-
کاهش هزینه چرخه عمر محصول
۶-
زنجیره ارزش

هزینه‌یابی هدف عمدتاً برای محصولات جدید کاربرد دارد و در صورتی از آن برای محصولات موجود استفاده می‌شود که این محصولات یا مراحل تولید آنها مجدداً طراحی شود. مکانیزم هزینه‌یابی هدف در فضای رقابتی کاربرد دارد و وجود بازار رقابتی برای کسب قیمت به منظور رسیدن به هزینه و سود هدف الزامی است

هزینه‌یابی هدف کاملاً متفاوت از هزینه‌یابی استاندارد عمل می کند. بدین ترتیب که هزینه‌یابی هدف با تشخیص نیازهای مشتری و محاسبه قیمت فروش قابل قبول محصول شروع می‌شود در حالیکه هزینه‌یابی استاندارد از هزینه استانداردی که براساس اطلاعات گذشته توسط مدیر (نه بازار) تعیین شده است، شروع شده و برای رسیدن به آن تلاش می شود. هزینه‌یابی هدف یک موضوع مهم و استراتژیک مدیریت هزینه است که شرکت‌ها را در رقابت با رقبا کمک می‌کند.

  • هزینه‌یابی کایزن (Kaizen Costing)

کایزن در زبان ژاپنی به معنای بهبود و به پویی مستمر یا تحولی دائمی است که به مثابه یک فرهنگ فراگیر، به برخی از عمده‌ترین مسائل بشری از اندیشه‌های آموزشی، امور آموزشی و تحقیق گرفته تا کار و تولید در عرصه‌های گوناگون فردی و اجتماعی تسری می‌یابد این فرهنگ سازمانی سبب شده است که در سازمان‌های ژاپنی کارمند از مدیر و مدیر از اندیشه اعضاء سازمان بهره‌مند گردد.
فعالیت‌ در هزینه‌یابی کایزن دو نوع هستند: فعالیت‌هایی که تحت سیستم حسابداری شرکت سازماندهی می‌شوند و فعالیت‌های کایزن در کارگاه.
سه نوع هزینه‌یابی کایزن برای محصول مشخص وجود دارد:
۱- 
هزینه‌یابی کایزن برای محصول مشخص که در آن هدف، جبران عقب ماندگی از اهداف هزینه‌یابی هدف است تا این اهداف بطور کامل برآورده شوند.
۲-
هزینه‌یابی کایزن برای محصول مشخصی که در آن هدف سودآور کردن مدل‌های غیرسود ده است.
۳-
هزینه‌یابی کایزن برای محصول مشخص با کمیته‌های واحد مشخص.
کایزن شیوه برخورد مدیران ژاپنی و برداشت خاص ایشان از مدیریت کیفیت جامع (TQM) است که در حال حاضر در ۶۰۰ شرکت ژاپنی بکار گرفته شده است.کایزن همانند کنترل کیفیت و سیستم پیشنهادی به عنوان یک روش جهت دستیابی به توسعه در بسیاری از کشورهای دنیا شناخته شده است. ماهیت عملیات کایزن دارای پیچیدگی و دستورالعمل‌های پیچیده نیست و تقریباً نیاز به زمان جهت تجهیز و راه‌اندازی ندارد، این سادگی باعث می‌شود که تمامی کشورها، بدون توجه به نوع و حجم فعالیت‌های خود بتوانند از این شیوه استفاده کنند.
برخلاف هزینه‌یابی هدف که از کاهش هزینه‌ها در مرحله طراحی و توسعه محصول حمایت می‌کند و به دنبال کاهش هزینه‌ها به سطحی پایین‌تر از سطح هزینه‌های قبلی در مرحله تولید محصولات موجود است ، در سیستم هزینه‌یابی کایزن از کارگران انتظار می‌رود که بطور مداوم هزینه‌ها را کاهش دهند و کارایی را بالا ببرند. هزینه‌یابی استاندارد بر رسیدن به بهای تمام شده استانداردی که مدیریت تعیین می‌کند تمرکز دارد در حالیکه هزینه‌یابی کایزن روی کاهش مداوم هزینه‌ها متمرکز است.

  • هزینه‌یابی بر مبنای فعالیت

در اواخر دهه ۱۹۶۰ و اوائل دهه ۱۹۷۰، برخی پژوهشگران حسابداری از جمله سالومنز (۱۹۷۱) Solomons و استاباس (۱۹۷۸) Staubus  به رابطه بین فعالیت‌ها و هزینه‌ها اشاره نمودند. اما توجه جدید محافل دانشگاهی و حرفه‌ای به این رابطه در دهه ۱۹۸۰ جلب گردید. این توجه بیشتر بر اثر پیدایش سه سازه اصلی بود:

سازه اول، تغییرهای نوینی بود که در دنیا جهت معرفی تکنولوژیهای مدرن، سیستم‌های اطلاعاتی هوشمند، خبره و قابل انعطاف، و مکانیزمهای جدید تولیدی در کشورهای مختلف به ویژه در ژاپن رخ داده بود. سازه دوم، این بود که در دهه ۱۹۸۰ فلسفه فکری بسیاری از مدیران شرکت‌ها، به ویژه مدیران شرکت های بزرگ، دستخوش تغییرات عمده‌ای گردید. بدین ترتیب که علاوه بر سودآوری، رقابت در سطح جهانی، افزایش رضایت مشتریان در سطح بین‌المللی، تاکید بر کنترل کیفیت محصولات و کاهش هزینه‌ها نیز جزء اهداف اولیه و اصلی مدیران قرار گرفت. سازه سوم، این بود که عده‌ای از نویسندگان حسابداری بطور جدی و مبسوط به تشریح فضای جدید تولید، نقش‌های گوناگون تکنولوژی و دیدگاههای جدید مدیران پرداختند.
کوپر و کاپلن (۱۹۸۸ و Cooper and Kaplan) در میان دیگران، تأثیر بسزایی در انعکاس نارسائی‌های سیستم حسابداری مدیریت در ارائه اطلاعات دقیق هزینه‌ها در این شرایط داشتند. این پژوهشگران ادعا کرده‌اند که سیستم‌های سنتی حسابداری صنعتی و مدیریت نه تنها پاسخگوی نیازهای مدیران نیستند، بلکه استفاده از اطلاعات آنها سبب گمراهی و عدم تصمیم‌گیری صحیح مدیران می‌شود و نهایتاً می‌تواند منجر به پیدایش زیانهای هنگفت شرکت‌ها گردد. به دنبال آن، این پژوهشگران اقدام به معرفی سیستم‌های جدیدی تحت عنوان سیستم «هزینه‌یابی بر مبنای فعالیت» نمودند و با توجه به اینکه انتظار می رفت این سیستم اطلاعات واقعی‌تر و دقیق‌تری را در اختیار مدیران قرار دهند از دهه ۹۰ به بعد با استقبال و توجه بیشتری روبرو شد. در واقع هزینه‌یابی بر مبنای فعالیت از مفاهیمی است که محصول تلاش پیشگامان حرفه حسابداری برای شناخت فعالیت‌های دارای ارزش افزوده و به تبع آن حذف فعالیت‌های فاقد ارزش افزوده و همچنین افزایش دقت هزینه‌یابی است. سیستم هزینه‌یابی بر مبنای فعالیت به عنوان مبنایی جهت اخذ تصمیمات استراتژیک و بهبود عملکرد مالی پذیرفته شده است، به علاوه اطلاعات حاصل از این سیستم دارای استفاده‌های وسیعی در ارزیابی بهبود مستمر و ارزیابی عملکرد فرایندها می‌باشد.

  • سیستم‌های هزینه‌یابی از دیدگاه قیمت ‌گذاری

صرفنظر از نحوه برخورد حسابداری صنعتی با صنایع مختلف و شیوه‌های تعیین قیمت تمام شده در هر یک از آنها، هزینه‌یابی از دیدگاه قیمت گذاری به ۳ روش انجام می‌شود.

 

  • هزینه‌یابی واقعی

در این سیستم هزینه ‌های واقعی ثبت شده در حسابهای یک سازمان در پایان دوره به عنوان اطلاعات پایه مورد استفاده قرار گرفته و این هزینه‌ها بر مبنای عوامل مقداری کل تولید بین محصولات و خدمات مختلف سرشکن می‌شوند.
از آنجائیکه در این نوع هزینه‌یابی کلاً از ارقام واقعی استفاده می‌شود، لذا شناخت انحرافات مواد مستقیم، دستمزد مستقیم و سربار ساخت و تخصیص این انحرافات به مراکز مسئولیت امکان‌پذیر نیست و همچنین چون هزینه‌ها به ترتیب زمان وقوع گردآوری می‌شوند محاسبه بهای تمام شده تا زمانیکه عملیات ساخت به پایان نرسیده و یا خدمات ارائه نگردیده‌اند امکان‌پذیر نمی‌باشد.

  • هزینه‌یابی نرمال

این نوع هزینه‌یابی بیانگر هزینه‌یابی واقعی برای بهای اولیه و هزینه‌یابی جذبی برای سربار می‌باشد و یا به عبارت دیگر در هزینه‌یابی نرمال نرخ مواد مستقیم  و دستمزد مستقیم واقعی اما سربار براوردی می‌باشد.

  • هزینه‌یابی استاندارد

در این سیستم اصل بر بکارگیری اطلاعات دقیق مقداری/کمی مبتنی بر استانداردهای فنی و سپس اعمال نرخها یا مبالغ پیش‌بینی شده جهت محاسبه بهاء تمام شده است.

در هزینه‌یابی استاندارد به نحوی عمل می شود که با مطالعه علمی و دقیق، استانداردهای کمّی با توجه به اصول مهندسی مشخص می‌سازد این استاندارد ها عبارتند از:

۱-استاندارد میزان مصرف منابع در هر یک از محصولات

۲-استاندارد زمان تولید هر یک از محصولات با توجه به فرایندهای تولید هر یک از آنها

۳- اندازه گیری ظرفیت‌های تولیدی

در این روش عوامل قیمت تمام شده بر مبنای آنچه باید باشد محاسبه می‌شود نه آنچه اتفاق افتاده است.
در هزینه‌یابی واقعی به اطلاعات مقداری چندان توجهی  نمی‌شود و عموماً مصارف واقعی عوامل هزینه بدون توجه به آنچه باید باشد، ملاک تعیین هزینه‌ها در محصول قرار می‌گیرد، ولی در هزینه‌یابی استاندارد با مقایسه آنچه باید باشد و اطلاعات واقعی که اتفاق افتاده است انواع انحرافات و مغایرتها تعیین و محاسبه می‌گردد.

هزینه‌یابی استاندارد هدف یا حد مطلوبی است که با کاربرد بهینه مواد، نیروی کار و ماشین‌آلات بدست می‌آید و هر نوع انحراف از این هدف برای علت‌یابی تجزیه و تحلیل می‌شود تا جهت رفع نقص و انحرافات حاصل شده اقدامات لازم صورت گیرد.

   سیستم‌های هزینه‌یابی از دیدگاه سربار

تفکیک سربار به عنوان ثابت و متغیر به مدیریت امکان می‌دهد تا پاسخگویی نسبت به اقلام بهای تمام شده را به افرادی واگذار کند که در قبال وقوع اینگونه اقلام مسئولیت دارند. تقسیم‌بندی این نوع سیستم‌های هزینه‌یابی به شرح زیر می‌باشد:

  • هزینه‌یابی مستقیم

در هزینه‌یابی مستقیم تنها آن گروه از هزینه‌ها به محصولات منظور می‌شود که مستقیماً با حجم فعالیت تغییر می‌کنند. بدین ترتیب، در این روش هزینه‌یابی تنها اقلام متغیر بهای تمام شده به موجودیها تخصیص می‌یابد. بنابراین در این روش تنها هزینه‌های متغیر به تولید منظور می‌شود در حالیکه هزینه‌های ثابت کلاً به عنوان هزینه دوره محسوب می‌گردند. آن گروه از هزینه‌های ساخت که تابعی از زمان هستند و نه تولید، نظیر هزینه استهلاک، هزینه بیمه و عوارض، جزء هزینه محصول منظور نمی‌شوند.

  • هزینه‌یابی جذبی

بکارگیری روش هزینه یابی جذبی که اصطلاحاً هزینه‌یابی جذبی کامل یا توافقی نامیده می‌شود باعث می‌گردد تا هزینه‌های مواد مستقیم، دستمزد مستقیم و سهم مناسبی از سربار ثابت و متغیر به واحدهای تولید شده تخصیص یابد. در روش هزینه‌یابی جذبی، کل هزینه‌های سربار جذب تولید می‌شود و در قیمت تمام شده منظور می‌گردد. این روش هم در هزینه‌یابی سفارش کار و هم در هزینه‌یابی مرحله‌ای مورد استفاده قرار می‌گیرد.

واحدهای تجاری می‌توانند برای مقاصد داخلی خود از هزینه‌یابی مستقیم استفاده کنند اما در پایان سال مالی برای مقاصد گزارشگیری برون سازمانی و تهیه صورتهای برون سازمانی اساسی خود، ارقام محاسبه شده بر مبنای روش مزبور را باید به نحوی تعدیل کنند که گویی طی سال از روش هزینه‌یابی جذبی استفاده کرده‌اند

 

آواتار کاربر

درباره حمیدرضا رحیمی

عضو حقیقی انجمن مشاوران مدیریت ایران IMCA.ir دارای پروانه گرید يك نظارت تاسيسات ساختماني از سازمان نظام مهندسي خراسان رضوي- طراحی و نظارت و اجرای تاسیسات مکانیکی ساختمان ها و كارخانجات مشاور طرح های صنعتي در استان خراسان رضوي مشاور فن بازار ملی ايران در انتقال نیازهای فناوري ايران- كره قریب به دو دهه تجربه در استقرار انواع سيستمهاي مديريت كیفيت و اجرای پروژه های بررسی و بهره وری منابع اعم از منابع مالی و نیروی انسانی و تجهیزات، آموزش مدیریت و تهیه طرح های اقتصادی و توجیهی بانک پسند عارضه یابی- تحلیل سیستمهای اقتصادی مدرس و مجري طرح ها و دوره هاي فنون آماري پيشرفته SPC-MSA-DOE با استفاده از نرم افزارهاي MiniTAB و SPSS مدير كنترل كيفيت استاندارد در زمينه تجهيزات توانبخشي و پزشكي مهندس مکانیک- کارشناس ارشد مدیریت اجرایی (استراتژیک)
این نوشته در آموزش, استراتژی, اقتصادی, شرح آموزش, عارضه یابی, مدیریت, مشاوره ايزو مشهد, مقاله ارسال و , , , , , برچسب شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.