تولید ناخالص داخلی را میتوان به عنوان ارزش کل همه کالاها و خدمات تولیدشده در داخل مرزهای یک کشور، بهویژه برای مدت زمانی معین (معمولاً ۱ سال) دانست. هر چیز تولیدشده در کشور، بدون توجه به ملیت یا کارگران درگیر یا مالکیت شرکتهای تولید کالا، برای محاسبه تولید ناخالص داخلی استفاده میشود. به طور خلاصه، اگر در درون مرزهای کشور تولید شده باشد، به عنوان بخشی از تولید ناخالص داخلی محاسبه میشود.
به طور کلی، افزایش در تولید ناخالص داخلی در سال جاری در مقایسه با سال قبل، به عنوان یک شاخص مثبت ارزیابی میشود. به طور طبیعی این امر یعنی اینکه اگر ارزش تولید کشور افزایش داده شود، یک افزایش مشابه در نیروی کار و به احتمال زیاد به اشتغال بیشتر و درآمد بالاتر منتج میشود. با وجود این، یکسری کاستیها در این فرض وجود دارد، چراکه کار داوطلبانه در محاسبات اصلی تولید ناخالص داخلی لحاظ نمیشود.
هنگامیکه ارزش کالا و خدمات در یک بازه زمانی …
تولید ناخالص داخلی واقعی در مقابل تولید ناخالص داخلی اسمی
هنگامیکه ارزش کالا و خدمات در یک بازه زمانی با بازه زمانی دیگر مقایسه میشود، تغییرات در نرخ تورم میتواند به اختلاف بین نتایج چندگانه تولید ناخالص داخلی منجر شود. به منظور روشنشدن این مطلب که آیا تورم در آن لحاظ شده است یا نه، اقتصاددانان از واژه تولید ناخالص داخلی واقعی برای نشاندادن نتایج تولید ناخالص داخلی که بر اساس تورم تنظیم شده است، استفاده میکنند. این مقداری است که به بهترین وجه اقتصاددانان را قادر میسازد که افزایش یا کاهش اقتصاد در یک بازه زمانی را تعیین کنند. ارقام تولید ناخالص داخلی که با تورم تنظیم نشدهاند، معمولاً به عنوان میزان تولید ناخالص داخلی اسمی یا تولید ناخالص داخلی دلار رایج شناخته میشوند.
چگونه تولید ناخالص داخلی محاسبه می شود؟
فرمول زیر برای محاسبه تولید ناخالص داخلی استفاده می شود :
GDP = C + I + G + (X – I)
که در آن:
C = مصرف Consumption
بهعنوان مصرف خصوصی یا شخصی است و شامل شخصیترین هزینههای معمول هر خانوار میشود. مواردی از مواد غذایی و مسکن (اما نه مسکن جدید) برای مصرف به منظور محاسبه تولید ناخالص داخلی در نظر گرفته میشود. مصرف، بعدها به یکی از سه دسته زیر طبقهبندی میشود:
کالاهای بادوام : مانند اتومبیل و مبلمان که هنگامی که خریداری شد ، انتظار می رود که چندین سال طول بکشد تا جایگزین شوند.
کالاهای غیر بادوام : اقلامی با طول عمر کوتاه تر که نیاز به تعویض مکرر دارند. این اقلام شامل چیزهایی مانند پوشاک و مواد غذایی می باشند.
خدمات : آیتم های غیر ملموس مانند بلیط برای رویدادهای ورزشی و کنسرت ها و مسافرت های تفریحی.
I=سرمایه گذاری investment
در این مورد، I به طور خاص نشاندهنده سرمایهگذاری در کسبوکار است و شامل هزینههای سرمایهگذاری؛ مانند بهدستآوردن تجهیزات برای کارخانه و یا خرید نرمافزار کامپیوتر جدید مورد نیاز برای فعالیتهای تجاری. درحالیکه هزینههای خانوار معمولی شامل آن نشده است. هزینههای خانوار برای خانههای جدید در این طبقه گنجانده شده است.
همچنین توجه داشته باشید که پول سرمایهگذاریشده در ابزارهای مالی مانند اوراق قرضه پسانداز و یا خرید سهام سرمایه در این محاسبه لحاظ نشده است. برای محاسبه تولید ناخالص داخلی، سرمایهگذاری به طور خاص اشاره به خرید کالا یا خدمات مورد استفاده برای کار یا گسترش کسبوکار دارد و مربوط به خرید ابزار سرمایهگذاری مالی نمیشود.
G=هزینه های دولت Government spending
هزینه های دولت به دو گروه عمده تقسیم می شود :
الف) ارائه خدمات عمومی: شامل اقلامی مانند بهداشت و درمان عمومی و آموزش همگانی؛ ب) مخارج برای اقلام سرمایه با طول عمر قابل اندازهگیری؛ مانند ساخت بزرگراهها و موزهها. توجه داشته باشید که این دسته، پرداختهای انتقال مستقیم مانند رفاه و مزایای بیکاری را شامل نمیشود.
X=مجموع ناخالص صادرات Total gross eXports
هنگام محاسبه تولید ناخالص داخلی، لازم است که همه کالاها و خدمات تولیدشده توسط یک کشور را لحاظ کرد. این، همچنین شامل کالاها و خدمات از قبل انتخابشده برای صادرات به کشورهای دیگر نیز میشود.
I=مجموع واردات ناخالص Total gross Imports
اقلام مصرفی، بهویژه مصرف خصوصی (C) و هزینههای دولت (G)؛ شامل کالاها و خدماتی است که ممکن است از کشورهای دیگر وارد شوند؛ بنابراین، همه کالاها و خدمات وارداتی به کشور باید از جمع کل هزینهها تفریق شود. کسرکردن کل واردات از کل صادرات، به صادرات خالص منتهی میشود و این رقم در محاسبه تولید ناخالص داخلی مورد استفاده قرار میگیرد.
از آنجاکه بسیاری از محصولات ممکن است مراحل مختلفی داشته باشند که در آن ارزش محصول قبل از هر بار فروش، اضافه شود، آمار و ارقام اقتصادی با دقت، تنها شامل ارزش نهایی اضافهشده در هر مرحله برای یک محصول هستند؛ برای مثال، شیری که در مزرعههای لبنی تولید شده است توسط تولیدکننده به کارخانه فرآوری محصولات لبنی که از آن فراوردههایی نظیر ماست و پنیر میگیرند، فروخته میشود. این محصولات پس از پردازش توسط کارخانه به فروشگاههای خردهفروشی مواد غذایی فروخته میشود و سرانجام، راه خود را به خانوادهها پیدا میکند و در نهایت مصرف میشود. در این مثال، شیر در سه مرحله مختلف فروخته شد که در هر مرحله (ارزش افزوده) از برخی جهات تصحیح شده، سپس دوباره فروخته میشود؛ بنابراین، تنها در مرحله نهایی است که محصول به مصرفکننده فروخته میشود که این آخرین ارزش محصول در محاسبه تولید ناخالص داخلی لحاظ میشود.
انواع تولید ناخالص داخلی |
تولید ناخالص داخلی یک کشور را از راههای مختلفی میتوان بیان کرد. رایجترین روش، تعیین کل بازده تمام کالاها و خدمات است، اما همچنین ممکن است که کل درآمد حاصل از تولید ناخالص داخلی و همچنین هزینههای کل برای کالاها و خدمات اقتصادی را نیز تعیین کرد.
تولید ناخالص داخلی از بازده GDP) O)
کل ارزش افزوده ناشی از تولید کالاها و خدمات برای یک اقتصاد را محاسبه میکند. این رایجترین برآورد تولید ناخالص داخلی یک کشور است و سهم صنایع مختلف و بخشهای اقتصادی را ارزیابی میکند.
تولید ناخالص داخلی از درآمد GDP) I)
درآمد کل تولیدشده از تولید کالا و خدمات را محاسبه میکند. این رویکرد را میتوان برای تعیین درآمد بهدستآمده توسط بخشها، شرکتها، و کارگران مورد استفاده قرار داد.
تولید ناخالص داخلی از مخارج GDP) E)
کل هزینههای استفادهشده در تولید کالاها و خدمات استفادهشده برای اقتصاد را تعیین میکند.
تولید ناخالص ملی (GNP) |
تولید ناخالص داخلی ارزش همه کالاها و خدماتی را که از طرف کشور، بدون توجه به مالکیت شرکتها و یا ملیت کارگرانی که کالاها را تولید میکنند، محاسبه میکند. تولید ناخالص ملی نیز ارزش کالاها و خدمات تولیدشده در کشور را با توجه به مالکیت و موقعیت کارمند در زمان تعیین ارزش نهایی، تعیین میکند.
تولید ناخالص ملی، مشتمل است بر کالاها و خدمات برای همه شرکتهای متعلق به داخل کشور، و همچنین کالاها و خدماتی که در کشورهای خارجی توسط شرکتهای داخلی تولید میشود. در عوض، کالاها و خدمات تولیدشده در کشور توسط شرکتهای خارجی در محاسبه تولید ناخالص ملی لحاظ نمیشوند؛ اینها تفاوت عمده بین محاسبات تولید ناخالص داخلی و تولید ناخالص ملی است.
راه آسان برای نشاندادن تفاوت بین تولید ناخالص داخلی و تولید ناخالص ملی در نظر گرفتن مثال زیر است: شرکت «ب ام و» هم در آلمان و هم ایالات متحده خودرو میسازد، اما در آلمان به ثبت رسیده است؛ بنابراین، هر شرکتی که در آمریکا بی ام و تولید کند – حتی اگر چندین تبعه آلمانی به عنوان مهندس در آنجا مشغول به کار باشند – در تولید ناخالص داخلی ایالات متحده لحاظ میشود.
اکنون، SAAB را که در واقع یک بخش از جنرال موتورز آمریکا است، در نظر بگیرید. SAAB در حال حاضر مشغول تولید خودرو در سوئد است؛ ولی در آمریکا اتومبیل تولید نمیکند. برای محاسبه تولید ناخالص داخلی، SAAB را در محاسبه تولید ناخالص داخلی ایالات متحده لحاظ نمیکنند، چراکه SAAB در ایالات متحده اتومبیل تولید نمیکند. با این حال، SAAB در تعیین تولید ناخالص ملی باید لحاظ شود، زیرا تماماً متعلق به جنرال موتورز است.
برای محاسبه تولید ناخالص از فرمول زیر استفاده می شود :
GNP = C + I + G + (X – I) + NFP
توجه کنید که به جز عنصر NFP این فرمول عملا مشابه با فرمول تولید ناخالص داخلی می باشد. NFP نشان دهنده پرداخت فاکتورخالص است که به عنوان میزان کل پرداخت شده به کارگران خارجی شاغل در کشور ، منهای ارزش کالاهای تولید شده توسط کارگران خارجی تعریف شده است.